در عصر روز دوم فروردین 1342 به مناسبت شهادت امام جعفر صادق(ع) مجلس عزاداری و روضه خوانی در مدرسه فیضیه قم از سوی حضرت آیت الله گلپایگانی برپا بود. جمعی از حاضران در جلسه که از طرف رژیم شاه مأمور شده بودند آن جلسه را به هم بزنند و درگیری ایجاد کنند، شروع به فرستادن صلواتهای بیجا کردند. سپس با سلاحهای سرد به طرف طلاب و روحانیون حاضر در مجلس حملهور شدند و تعداد زیادی از آنها را مجروح کردند و عدهای را نیز به شهادت رساندند.
عوامل ایجاد حادثه:
ناکامی رژیم در تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی که با مخالفت جدی روحانیون روبرو شد؛
[1]
مخالفت عدهای از مراجع با اجرای رفراندوم و تحریم آن
عدم استقبال مردم و طلاب از شاه در سفر به قم که به منظور جلب نظر مراجع در مورد اجرای رفراندوم؛
[2]
ناکامی رژیم در توطئه انتقال مرجعیت شیعه از قم به نجف؛
[3]
عوامل دیگری از این دست سبب شد رژیم شاه با اتخاذ تصمیمی ناشیانه تعداد زیادی از نیروهای امنیتی خود را به قم گسیل دارد و با ایجاد جوّی از رعب و وحشت علما و طلاب و طرفداران امام خمینی را سرکوب نموده و علت همه ناهنجاریها را به گردن امام بیاندازد و با زهر چشم گرفتن از آنها حمایت اجباری سراسر کشور را بهدست آورد و اقتدار امنیتی و نظامی دولت را برای همه گروههای مبارز گوشزد نماید. که در جریان مبارزه نتیجه عکس داد. هر چند که رژیم در جریان این توطئه ظاهراً موفق شده بود.
مأموریت اخلالگران:
از محتوای اسناد و خاطرات چنین برمیآید که مأموریت اصلی نیروهای امنیتی اخلالگر اعزامی از تهران به قم عبارت بود از؛
ایجاد اغتشاش؛
ایجاد شبهه درمیان افراد ساده لوح با حرکتهای شبه مذهبی؛
سوء استفاده از شعایر مذهبی و دینی؛
تحریک عصبیت در مبارزین و رهبری جریان انقلابی در مراسم سوگواری منزل امام، مدرسه حجتیه و مدرسه فیضیه.
[4]
توطئه مأموران امنیتی در مجلس سوگواری که در منزل امام خمینی(ره) برگزار شد، همچنین مجلس سوگواری که در مدرسه حجتیه قم برگزار شد ناکام ماند.
[5] در جریان خانه امام با مهارت خیلی زیاد و اقتدار کامل، افراد بیت امام، اخلالگران را رسوا نمودند و مشت آنها را پیش همگان باز نمودند. و حتی این واقعه بر عصبیت مزدوران شاهی افزود.
فاجعه مدرسه فیضیه:
عصر روز دوم فروردین ماه 1342 مصادف با روز وفات امام صادق(ع)، مجلس سوگواری از طرف آیت الله گلپایگانی در مدرسه فیضیه با حضور آیت الله گلپایگانی برگزار شد.
[6] مأموران شاه برای اجرای نقشه خود پس از ناکامی در دو مجلس قبلی بر تعداد نیروها خویش افزودند. کامیونهای سرباز مسلح در بیرون مدرسه فیضیه در حال آماده باش مستقر گردید.
[7] بعد از گذشت مدتی از شروع مراسم و حضور آیت الله گلپایگانی واعظی به نام «شیخ انصاری» به منبر رفت. وی از همان آغاز سخنرانی با صلواتهای بیجای عدهای از حاضران مواجه شد.
اخلالگران در دو گروه 70 و 30 نفری در دو طرف مجلس قرار گرفته بودند و به نوبت صلوات میفرستادند.
[8] پی از پایان سخنرانی یکی از اخلالگران فریاد زد «برای سلامتی شاهنشاه آریا مهر صلوات» مردم به هیجان آمدند و درگیری شروع شد.
[9]
ضرب و شتم طلاب و روحانیون توسط افراد اخلالگر آغاز شد. این گروه با چاقو و چوب به جان طلاب افتادند.
[10] کماندوها و افراد رژیم به هر طلبهای که میرسیدند از وی میخواستند که «جاوید شاه» بگوید سپس وی را زیر مشت و لگد گرفته و کتک میزدند. عدهای طلاب به طبقه فوقانی مدرسه رفته و با پرتاب سنگ و آجر به کماندوها حمله کردند. مهاجمین به طبقه بالا رفته و در آنجا ضمن درگیری و مضروب ساختن تعدادی از آنها، چند نفر را از بالا به پائین انداختند.
[11] مرحوم دوانی مینویسد:
«دهها نفر از طلاب حوزه علمیه و عدهای از مردم عادی به سختی مجروح و مصدوم شدند و معلوم نشد چند نفر شربت شهادت نوشیدند...»
مأموران شاه کتابها و قرآنها را پاره پاره کردند و لوازم و اثاث اتاق طلاب را به میان صحن مدرسه ریختند.
[12]
پیامدها:
این فاجعه مبارزات ملت ایران را وارد مرحله تازهای کرد که به قیام پانزدهم خرداد 42 منجر شد. امام خمینی (ره) با اتخاذ تدابیری سنجیده توانست از این واقعه برای پیشرفت نهضت سود جوید. پس از این حادثه حضرت امام (ره) و عده زیادی از علما، مراجع، شخصیتها و گروههای مذهبی در محکومیت این فاجعه اعلامیه صادر کرند و مردم را هر چه بیشتر با ماهیت پلید رژیم شاهنشاهی آشنا کردند.
حادثه مدرسه فیضیه قم، لکه ننگین بزرگی برای دستگاه پهلوی بود و پرچم مبارزه را بر فراز مرکز روحانیون برافراشت
[13]و باعث شد که مردم ایران به ماهیت پلید رژیم پهلوی بیش از پیش آگاه شوند.
[1]- منصوری، جواد؛ قیام پانزده خرداد 1342، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، 1376، ص 54. یکی از موضوعات این لایحه این بود: «حذف اسلام از شرایط نمایندگی مجلس»، همان.
[3]- همان، ص 126، این طرح با مخالفت جدی امام خمینی (ره) مواجه شد.
[4]- دوانی، علی؛ نهضت روحانیون ایران، بیجا، بنیاد فرهنگی امام رضا (ع)، بیتا، ج3، ص 259-254.
[8]- باقری، علی؛ خاطرات پانزده خرداد (دفتر پنجم) خاطرات سید محمد کوثری، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، 1377، ص 201.
[9]- همان، خاطرات نصرالله خاکی، ص 115.
[10]- منصوری، جواد؛ پیشین، ص 129.
[11]- منصوری، جواد؛ پیشین، ص 129.
[12]- دوانی، علی؛ پیشین، ص 265-264.
[13]- انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا، روحانیت و پانزده خرداد، بیجا، 1349، ص 5.
نویسنده: یدا... حاجی زاده